تکنیك AHP (فرآیند تحلیل سلسله مراتبی) : این تکنیك یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند معیاره در دنیای کسب و کارهاست که در اولویتبندی گزینه های مختلف بر اساس شاخص های کمی یا کیفی مختلف بسیار کاربردی است. این روش یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره است که اولین بار توسط توماس. ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه 1970 ابداع گردید. این روش در هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیم گیری روبرو است می تواند استفاده گردد. معیارهای مطرح شده می توانند کمّی و کیفی باشند. اساس این روش تصمیم گیری بر مقایسات زوجی نهفته است. تصمیم گیرنده با فراهم آوردن درخت سلسله مراتب تصمیم، آغاز می کند. درخت سلسله مراتب تصمیم، عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان می دهد. سپس یک سری مقایسات زوجی انجام می گیرد. این مقیسات وزن هر یک از فاکتورها را در راستای گزینه های رقیب مشخص می سازد. در نهایت منطق AHP به گونه ای ماتریس های حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق می سازد که تصمیم بهینه حاصل آید.
روش آنتروپی :
معمولا به هر یک از شاخص ها یک وزن نسبت داده می شود. به طوری که مجموع وزن شاخص ها برابر ۱ باشد. برای تعیین وزن شاخص ها نیز روش های گوناگونی وجود دارد که روش آنتروپی، روش Linmap، روش بردار ویژه و روش کمترین مربعات مهم ترین روش های تعیین وزن شاخص ها می باشند. در این جا روش آنتروپی شرح داده می شود. روش آنتروپی (Entropy) یکی از روشهای تصمیم گیری چند معیاره برای محاسبه وزن معیارها می باشد. در این روش نیازمند به ماتریس معیار-گزینه می باشد. این روش در سال 1974 توسط شانون و ویور ارائه شد آنتروپی بیان کننده مقدار عدم اطمینان در یک توزیع احتمال پیوسته است. ایده اصلی این روش آن است که هر چه پراکندگی در مقادیر یک شاخص بیشتر باشد آن شاخص از اهمیت بیشتری برخوردار است. پرسشنامه روش آنتروپی شانون نیز همانند ماتریس آن می باشد.
“من نمی توانم فرمول موفقیت را به شما بدهم ، اما می توانم فرمول شکست را برای شما بیان کنم. این است: سعی کنید همه را راضی کنید.”
– هربرت بیارد ساپ
روش تاپسیس یکی از روشهای تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) است که به رتبه بندی گزینه ها می پردازد. در این روش از دو مفهوم “حل ایده آل” و “شباهت به حل ایده آل” استفاده شده است. حل ایده آل چنان چه از اسم آن پیداست، آن حلی است که از هر جهت بهترین باشد که عموما در عمل وجود نداشته و سعی بر آن است که به آن نزدیک شویم. به منظور اندازه گیری شباهت یک طرح (یا گزینه) به حل ایده آل و ضد ایده آل، فاصله آن طرح (یا گزینه) از حل ایده آل و ضدایده آل اندازه گیری می شود. سپس گزینه ها بر اساس نسبت فاصله از حل ضد ایده آل به مجموع فاصله از حل ایده آل و ضد ایده آل ارزیابی و رتبه بندی می شوند. واژه TOPSIS از حروف اول عبارت Technique for Order of Preference by Similarity to Ideal Solution گرفته شده است.
مفروضات زیربنایی این روش عبارتند از :
الف – مطلوبیت هر معیار باید به طور یکنواخت، افزاینده و یا کاهنده باشد. به عبارت دیگر مطلوبیت معیار اعم از کیفی یا کمی با تغییر مقدار آن همواره افزاینده با کاهنده است. معیارها باید به طور یکنواخت کاهنده یا افزاینده باشند تا بتوان بهترین ارزش موجود آن را، ایده آل و بدترین ارزش آن را، ضد ایده آل تلقی کرد.
ب- معیارها باید به گونه ای طرح شوند که مستقل از همدیگر باشند (مستقل بودن به معنی عدم وجود روابط درونی می باشد).
ج- از آن جا که نرخ تبادل بين معیارها معمولا مقداری غیر از واحد است، فاصله گزینه ها از حل ایده آل و ضد ایده آل به صورت فاصله اقلیدسی محاسبه می شود.
نكات كليدي در طراحي پرسشنامه
پس از انتخاب نوع سؤالهای پرسشنامه، محقق بايد به تدوين سؤالهای پرسشنامه بپردازد. در تدوين سؤالها، توجه به نكات زير ضروري است:
1- از سؤالهای نامفهوم و مبهم پرهيز كنيد. به عبارت ديگر محقق بايد سؤالها را به صورت روشن، دقيق و بدون ابهام ارائه دهد. اولين ويژگي يك پرسشنامه خوب آن است كه زبان مشتركي را بين محقق و پاسخ دهنده برقرار سازد. اگر پاسخ دهنده قادر به درك معاني سؤالها نباشد، داده هاي حاصله از پرسشنامه معتبر نخواهد بود. در برخي از موارد، واژگان تخصصي پرسشنامه در دستورالعمل تكميل پرسشنامه توضيح داده میشود تا پاسخ دهنده با تعريف عملياتي مورد استفاده در پرسشنامه آشنايي كامل به دست آورد.
2- از سؤالهایی كه پاسخ دهنده را به پاسخ خاصي هدايت میکند، بايد #اجتناب كرد. سؤالهای جهت دار، پاسخ دهنده را به سمت و جهت خاصي هدايت كرده و بنابراين اطلاعات حاصله از آنها دقيق نخواهد بود.
3- از سؤالهای پيچيده و طولاني اجتناب كنيد. اين گونه سؤالها به دشواري قابل درك است و بنابراين پاسخ دهنده وقت زيادي را صرف درك معاني آن میکند. سؤالها بايد به نحوي باشد كه پاسخ دهنده آنها را به آساني درك كند.
انجام پیش آزمون و سنجش اعتبار
پس از طراحی پرسشنامه جهت اطمینان از درستی پرسشنامه باید روایی و اعتبار آن بررسی شود . به بیان بهتر، سعی میشد به این مسئله پرداخته شود که آیا پرسشنامه آن اطلاعاتی که باید بگیرد را می گیرد یا خیر (آن چیزی را که باید بسنجد را میسنجد یاخیر). این کار اصطلاحا رواسنجی نام دارد. حال این پرسشنامه میباید اعتبار هم داشته باشد. اعتبارسنجی به این معنی است که تا چه حد میتوان به اطلاعاتی که از پرسشنامه گرفته میشود اعتماد کرد. بر این اصل، قبل از پخش پرسشنامه معمولا سعی میشود از اعتبار آن نیز اطمینان حاصل نمود. این مرحله از کار، پیشآزمون نامیده میشود.
پیشآزمون تا حد زیادی مشخص میکند که آیا ابزار نتایج قابل اتکایی را ارائه میکند یا نه. در این مرحله، جامعه کوچکتری از افراد مورد مطالعه انتخاب میشوند (معمولا بین 20 تا 30 نفر) و پرسشنامه به آنها ارائه میشود. دادههای این پرسشنامهها، برای انجام پیشآزمون مورد مطالعه قرار میگیرند. ناگفته نماند که اگر در پیشآزمون نتوان از اعتبار پرسشنامه اطمینان حاصل نمود باید به مرحله اول بازگشت و در مورد اینکه آیا پرسشنامه ابزار مناسبی برای جمعآوری داده است، تصمیمگیری هوشمندانهتری گرفت. ضریب آلفاي کرونباخ برای تعیین پایایی یک ابزار با تاکید بر همبستگی درونی استفاده می شود. در این روش اجزاء یا قسمت های ابزار برای سنجش میزان پایایی به کار می روند.
هزینه طراحی پرسشنامه (معمولی و آنلاین) به عوامل زیر بستگی دارد :
- موضوع پایان نامه
- تعداد متغیرها
نویسنده